درباره‌ی من

کار حرفه‌ای‌ام را از سال 1390 با روزنامه‌ی «شرق» شروع کردم. زمستان 1391 مقارن شد با آغاز کارم در مجله‌ی «سینما و ادبیات» که سال‌ها به درازا کشید. در شماره‌ی سی‌وهفتم «سینما و ادبیات»، بخشی را دایر کردم به نام «فیلم‌ها و احساس‌ها» که به کمک دوستان و همکارانم پرونده‌هایی در آن تدارک می‌دیدیم. بر پیشانی‌نوشت این بخش مجله، که خط‌مشی‌اش محسوب می‌شد، آمده بود که «قصد دارد بستری باشد برای طرح و مباحثه حول آن‌چه در تاریخ سینما و مطالعات سینمایی و نقد فیلم درخور توجه است و به هر سبب در متون سینمایی فارسی مهجور یا قدرنادیده مانده».

«فیلم‌ها و احساس‌ها» از همین‌جا پا گرفت و گسترش یافت؛ هم وبلاگی شد به همین نام که دائم به‌روز می‌شد، هم به‌مرور گروهی از دوستان و همکاران را گرد هم آورد تا بتوانند پروژه‌های مشترک‌شان را  ـ چه در قالب کار در مطبوعات و انتشارات و چه در قالب برگزاری دوره‌های آموزشی ـ به‌یاری یکدیگر به سرانجام برسانند.

در این سال‌ها، با نشریات دیگری هم همکاری کرده‌ام؛ از آن جمله‌اند: مجلات «همشهری 24»، «فیلمخانه»، «سینما‌ـ‌چشم»، «مشق هنر»، «فیلمنگار»، «شهر کتاب»، «فیلم»، و روزنامه‌ی «اعتماد». اما از سال 1393 تمرکز اصلی‌ام را روی حوزه‌ی کتاب گذاشتم و در بدو امر یکی از دبیران بخش سینمای نشر شورآفرین شدم و در سه مجموعه‌ی «فضای نگاتیو»، «فیلم‌ها و احساس‌ها» و «کلوزآپ» فعالیت کردم (از این‌جا بود که ویراستاریِ متون سینمایی برایم نقشی جدی‎‌تر از پیش پیدا کرد و بدل شد به کار هرروزه). بعد از آن، مدتی دبیر بخش سینمای نشر دمان بودم. همکاری با نشر خوب از سال 1399 شروع شد و در آن‌جا دبیر دو مجموعه‌ی «یک فیلم، یک جهان» و «سینماگران» شدم. از تابستان 1401 هم دبیری مجموعه‌ی «آگراندیسمان» را در نشر خوانه به عهده گرفتم. هرازچندی کلاسی برگزار می‌کنم و گهگداری سخنرانی‌ای مرتکب می‌شوم، همه درباره‌ی سینما، عشقِ همیشه.